چگونه موسیقی و فیلم، افکار و رفتار ما را شکل می دهند؟
به گزارش سفر ترکیه، گروه خبرنگاران زندگی - امروزه، بسیاری از افراد روزهای خود را با آهنگ های ملایم و غمناک، یا سریال ها و فیلم هایی با درون مایه های تراژیک سپری می نمایند. این گرایش به محتواهای غمگین و تراژیک می تواند به عنوان راهی برای تسکین دردهای درونی به نظر برسد، اما دکتر فرید فدائی، روانپزشک، معتقد است که ممکن است کسانی که خلق و خوی افسرده تری دارند، بیشتر به سوی موسیقی ها و نمایش های محزون گرایش پیدا نمایند. او می گوید: البته همواره هم نمی توان به راحتی دلیل و معلول را در این میان پیدا کرد، زیرا تأثیرات محیط بیرونی و آنچه از درون و فکر فرد سرچشمه می گیرد، در هم تنیده اند و بر احساسات و حالات افراد تأثیر می گذارند.
او بعلاوه به تأثیرات محیطی بر جسم اشاره می نماید و شرح می دهد که چگونه تغییرات ساده محیط می تواند بر واکنش های جسمانی اثر بگذارد. برای نمونه، حضور در اتاقی به رنگ آبی روشن باعث ایجاد احساس آرامش و کاهش ضربان قلب می گردد، در حالی که بودن در اتاقی با رنگ سرخ می تواند احساس برانگیختگی و افزایش ضربان قلب را در پی داشته باشد. به این ترتیب، می توان گفت که نوع محتوا و محیط اطراف نیز به شکل نامحسوسی می تواند بر حالات روانی و جسمانی فرد اثر بگذارد.
تاثیر موسیقی و هنر بر سلامت روان از نگاه ابن سینا تا امروز
فدائی در ادامه به آنالیز اثرات موسیقی و هنرهای نمایشی بر سلامت روان و جسم انسان پرداخته و با اشاره به حکایتی معروف از ابن سینا، به اهمیت تاریخی شناخت ایرانیان از تأثیرات موسیقی اشاره می نماید. فدائی می گوید: در ادبیات عامه ایران نقل است که ابن سینا به طور ناشناس با کاروانی سفر می کرد. یک شب که همه در خواب بودند، زنگوله هایی را که بر گردن شتران آویزان بود، به ترتیب خاصی قرار داد. فردا صبح، شتران آهسته تر از معمول حرکت می کردند و کاروانیان نیز احساس کسالت و خستگی داشتند. شب که فرارسید، ابن سینا زنگوله ها را به ترتیب جدیدی بر گردن شتران آویزان کرد. فردا، شتران با سرعت بیشتر حرکت می کردند و کاروانیان نیز احساس شور و شوق داشتند. در صدر کشف دلیل این تغییرات برآمدند که ابن سینا خود را معرفی کرد و گفت این دگرگونی در خلق و رفتار کاروانیان و شتران وابسته به تغییر در صدای زنگوله ها بود. این داستان، مطلعی عموم را از تأثیر موسیقی بر جسم و روان انسان بیان می نماید.
این متخصص اعصاب و روان با بیان این حکایت، به شرح نقش علمی موسیقی در روان پزشکی امروز می پردازد و می افزاید: امروزه نیز به صورت علمی از موسیقی برای درمان مسائل بیماران استفاده می گردد و موسیقی درمانی جایگاه ویژه ای در توانبخشی بیماران اعصاب و روان دارد. موسیقی می تواند برای تسکین، آرامش و بهبود خلق و خو در بیماران مؤثر باشد و به بهبود فرایندهای ذهنی و جسمی یاری کند.
تأثیر فیلم های خشونت آمیز بر روان انسان
فدائی در ادامه، به شرایط مشابهی در خصوص نمایش ها، فیلم های سینمایی و مجموعه های تلویزیونی اشاره می نماید و معتقد است: این آثار هنری نه تنها بر روحیه بینندگان اثر می گذارند، بلکه خود از جو موجود در جامعه الهام می گیرند و تغذیه می شوند. این یک چرخه پویاست که در آن هنر و جامعه بر یکدیگر تأثیر می گذارند و به صورت متقابل از هم اثر می پذیرند.
او شرح می دهد که چگونه قرار گرفتن مداوم در معرض موسیقی و نمایش های غم انگیز می تواند بر ادراک و عملکرد روانی افراد اثرگذار باشد. او می گوید: قرار گرفتن طولانی در معرض نمایش ها و فیلم های غم انگیز، سبب می گردد دستگاه عصبی نیز در محرک های موجود در محیط، فقط در جستجوی مضامین محزون باشد و در امور گوناگون جز جنبه های غم انگیز را نبیند. شرایط مشابهی در خصوص فیلم های با مضمون پرخاشگری وجود دارد. مشاهده این فیلم ها در افراد مستعد سبب آشکار شدن پرخاشگری آنان می گردد و اندازه جرایم پرخاشگرانه را در جامعه افزایش می دهد.
فدائی بعلاوه به تاثیرات مثبت موسیقی و آثار هنری نشاط آور اشاره می نماید و می افزاید: در مقابل، موسیقی نشاط انگیز سبب احساس شادمانی در مخاطب می گردد و با تغییرات مثبت فیزیولوژیک همراه است. سرورهای گروهی احساس مشترک بین مستمعین پدید می آورد و در بچه ها سبب آموختن نظم و هماهنگی نیز می گردد.
او به نقش طنز در آثار هنری نیز می پردازد و به چارلز چاپلین، نابغه عالم سینما، به عنوان مثالی برجسته اشاره می نماید و می گوید: یکی از کسانی که از طنز و شوخی برای پرداختن به مسائل و معضلات انسانی به برترین وجه بهره گرفته است، نابغه عالم سینما چارلز چاپلین می باشد. او رنج های انسانی را با کاربرد طنز به صورتی بیان نموده است که قابل تماشا باشد و بیننده در عین آنکه لبخندی بر لب دارد، از موضوعات ناخوشایند مطلع می گردد و تمایل به همراهی برای برطرف موضوعاتی چون جنگ، فقر، بیکاری و تبعیض پیدا می نماید. پس از آنکه فیلم های صامت جای خود را به فیلم های ناطق داد، چارلز چاپلین از آهنگ ها و ترانه ها برای رساندن احساسات و عواطف بهره گرفت.
فدائی تأکید می نماید که شناخت این تأثیرات و مدیریت آنها می تواند به بهبود سلامت روانی جامعه یاری کند و بهره گیری از هنر و موسیقی به عنوان ابزارهای روان درمانی را به عنوان گامی مؤثر در جهت ارتقای سلامت روان عمومی توصیه می نماید.
موسیقی و شعر، مرهم دل یا زنگ خطری برای روان؟
فدائی شرح می دهد که چگونه موسیقی، شعر و نمایش های غم انگیز در مواقعی می توانند به تسکین و آرامش افراد یاری نمایند و در عین حال، در صورت تداوم، هشداری برای احتیاج به درمان باشند. او می گوید: گاه پیش می آید که فردی که با ناکامی و شکستی روبرو شده است، تمایلی به موسیقی یا نمایش اندوهگین پیدا می نماید و واقعاً هم خواندن شعری غم انگیز که وصف حال شخص باشد، به آرام شدن و بهبود روحیه او یاری می نماید. اما اگر تمایل به موضوعات غم انگیز تداوم پیدا کرد، معلوم می گردد که اشکالی در کار است که باید تشخیص داد و درمان کرد.
این روانپزشک در ادامه اشاره می نماید که استفاده از اشعار امیدبخش و موسیقی نشاط انگیز می تواند تأثیر زیادی بر بهبود روحیه داشته باشد و با ذکر بیتی از حافظ می گوید: چه بسیار کسانی که از محبوب خود جدا افتاده اند، با خواندن این بیت از حافظ احساس آرامش و امید نموده اند: یوسف گم گشته باز آید به کنعان، غم مخور / کلبه احزان گردد روزی گلستان، غم مخور / گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید / هیچ راهی نیست کان را نیست انتها، غم مخور.
او تأکید می نماید که زندگی انسان ترکیبی از غم ها و شادی ها، اشک ها و لبخندهاست و نگاه افراد به زندگی می تواند مشخص نماینده رویکرد آنها به این جنبه ها باشد: افراد فهیم به زندگی چون یک کمدی می نگرند در حالی که فرد ساده دل آن را به صورت تراژدی می بیند. بسیاری از شاهکارهای امیدبخش زندگی واقعی یا آثار هنری، از دل رنج ها و مصائب شدید برخاسته اند. قیام امام حسین (ع) از این گونه است.
او بعلاوه به بتهوون، آهنگساز مشهور آلمانی، اشاره می نماید و می افزاید: بتهوون زمانیکه در اوج دشواری ها، بیماری ها و کمبودهای زندگی بود، شاهکار جاودان سمفونی نهم را سرود که نویدبخش شادی، دوستی و برادری بین انسان هاست.
فدائی در نهایت، شادی و شاد کردن دیگران را به عنوان ارزشی والا توصیف می نماید و می گوید: شاد بودن شرایطی است مطلوب، لیکن بالاتر از آن شاد کردن دیگران است و هنرمندان در این بین جایگاهی ویژه دارند.
منبع: ایرنا زندگی